بررسی فعالیت علمی- آموزشی ابوریحان بیرونی در کتاب التّفهیم
خدیجه نوروزی
زینب حاجی زاده رستمی
زهرا ولیپور
طاهره شبستانی
چکیده
ابوریحان محمّد بن احمد بیرونی (362-440 ه) از علمای بزرگ و از ریاضیدانان و منّجمان شرق است .
التّفهیم لِأَوائلِ صناعۀ التَّنجیم یکی از تالیفات ابوریحان بیرونی که در سال 420 ه. ق. و در غزنه و زمان
پادشاهی محمود غزنوی نوشته شد و دو متن فارسی و عربی از آن موجود است. هدف محققان در
این مقاله، بررسی و نقد التّفهیم ابوریحان بیرونی از نظر موضوع و پردازش کتاب و روش کار آن نیز
به شیوه تحلیل محتوا و بررسی اسنادی میباشد. کتاب التّفهیم با گفتاری پیرامون هندسه آغاز
میشود و سپس به شمار(حساب) میپردازد. گفتار سوم پیرامون حالهای آسمان و زمین، با
فصلهایی پیرامون سیارهها و ستارهها، خشکیها و دریاها، ماه و سال و گاه شماری، است. گفتار
چهارم پیرامون اسطرلاب است. پس از این پیشنیازها به گفتار پنجم میرسیم که پیرامون قانونهای
اخترشناسی است. بیرونی در آغاز گفتار پنجم، به پیشنیاز بودن گفتارهای پیشین برای فراگیری این
قانونها اشاره میکند.
کلید واژگان: تمدن اسلامی، بیرونی، التّفهیم، فعالیت علمی
مقدمه
؛ کتاب التَّفهیم ( یا التَّفهیم لِأَوائلِ صناعۀ التَّنجیم ) ، در سال 420 نوشته شده ( سزگین ، ج 7، ص 189
ابوریحان بیرونی ، 1362 ش ، مقدمه همائی، ص یب و بعد. ) از آن ، دو متن فارسی و عربی موجود
است که در زمان بیرونی یا نزدیک به آن نوشته شده است. هنوز معلوم نیست که متن فارسی،
ترجمه متن عربی است یا بالعکس، و هر دو آن ها را خود بیرونی نوشته است یا نه؛ به نظر قزوینی
)نظامی ، تعلیقات ، ص 255 )، خود بیرونی هر دو متن را تألیف کرده است. متن فارسی التفهیم برای
ریحانه دختر حسین خوارزمی ( همو، 1362 ش ، ص 2) و متن عربی برای شخصی به نام ابوالحسن
علی بن ابوالفضل خاصی ( حاجی خلیفه ، ج 1، ستون 463 ؛ آقابزرگ طهرانی ، همانجا ) نوشته شده
است. التفهیم از 530 پرسش و پاسخ تشکیل شده است. در تعداد و ترتیب پرسش ها، بین متن
فارسی و عربی تفاوتی نیست. بیرونی در دیباچه ( 1362 ش ، ص 2 ) مطالب کتاب را به چهار بخش
هندسه، شمار (حساب )، صورت عالم (هیئت ) و احکام نجوم (تنجیم) تقسیم می کند، اما هیچ یک
از متن های چاپی، با این ترتیب تقسیم بندی نشده اند. بعضی موضوع های خارج از این دسته بندی
اما مرتبط با نجوم، چون اسطرلاب و بعضی کاربردهای آن و مقدماتی درباره بعضی گاه شماری ها و
بعضی مبادی جغرافیایی نیز در این کتاب مطرح شده است. ترتیب پرسش ها بر اساس تقسیم بندی
بیرونی در دیباچه ، بدین قرار است : [ بخش اول ] پرسش های 1 تا 71 هندسه ؛ [ بخش دوم ] 72
تا 119 حساب ؛ [ بخش سوم ] 120 تا 236 هیئت ، 237 تا 241 جغرافیا، 242 تا 267 هیئت ،
268 تا 323 گاه شماری ، 324 تا 346 اسطرلاب ؛ [ بخش چهارم ] 347 تا 530 احکام نجوم
) سزگین ، ج 7، ص 189 ؛ و قاسملو، فرید، 1392)
بخش احکام نجوم ، شامل 183 پرسش و پاسخ ، مهم ترین و طولانی ترین بخش التفهیم است .
گنجانده است » در باره احکام نجوم « بیرونی خود در فهرست آثارش، التفهیم را در گروه کتاب های
1366 ش ، ص 34 (. درباره اعتقاد بیرونی به احکام نجوم اختلاف وجود دارد؛ به نظر همائی (
)ابوریحان بیرونی ، 1362 ش ، مقدمه ، ص 66 (، بیرونی به احکام نجوم اعتقاد نداشته، اما به نظر
زاخاو )ابوریحان بیرونی ، 1925 ، مقدمه ، ص 25 (، چون بیرونی با دقت بسیار به احکام نجوم در آثار
مختلفش پرداخته، به آن اعتقاد داشته است. به نوشته صلیبا )ص 415 (، بیرونی در هنگام نقل احکام
نجوم ، آن ها را به پیشینیان نسبت می دهد و اشاره های متعددی حاکی از بی اعتقادی به احکام
) نجوم دارد.) قاسملو، فرید، 1392
شاید باور کردنی نباشد که در تاریخ و سنت اسلامی خودمان پیشینه ای برای آموزش تفکر و فلسفه
به کودکان و نوجوانان وجود داشته باشد. اما چنین چیزی وجود دارد. ابوریحان یکی از مبتکران
آموزش فلسفه به کودکان است. وی در این اثر کوشیده است مقدمات علوم ریاضی و نجومی را به
زبان بسیار ساده ای بیان کند. بیرونی چون این کتاب را برای جوانان تألیف کرده دقیقاً روشی به کاربرده است که با سن و سال و روحیات این جوانان هماهنگی داشته باشد. یعنی کتاب به صورت
مکالمه و یا سؤال و جواب است. نخست کودك و یا نوجوان سؤال می کند و پس از آن آموزگار که
همان بیرونی است با زبانی بسیار ساده به پاسخ آن می پردازد. و در همین کتاب است که بیرونی
سنت شکنی می کند و مثلاً برای فهم هندسه مانند اقلیدس از نقطه و خط شروع نمی کند که به
سطح و جسم سه بعدی برسد؛ چرا که نقطه و خط در تعاریف اقلیدس ذهنی هستند و کودك نمی
تواند به آسانی چیزی را بپذیرد که در جهان واقعیت وجود ندارد.
اهداف تحقیق
هدف کلی تحقیق: بررسی فعالیتهای علمی ابوریحان بیرونی در کتاب التّفهیم
اهداف جزیی تحقیق
بررسی اختراعات، اکتشافات و پژوهش های ابوریحان
بررسی آثار ابوریحان بیرونی
معرفی دانشمندان عصر ابوریحان بیرونی
نقد وبررسیکتاب التفهیم
روش وشیوه کار ابوریحان در کتاب التفهیم
ساختار محتوایی کتاب التَّفهیم(یا التَّفهیم لِأَوائلِ صناعۀ التَّنجیم (
ویژگیهای نوشتاری التفهیم
تاثیرات کتاب التفهیم بر علوم دوره اسلامی
روش تحقیق
در این مقاله، بررسی و نقد التّفهیم ابوریحان بیرونی از نظر موضوع و پردازش کتاب و روش کار آن
نیز به شیوه تحلیل محتوا و بررسی اسنادی صورت خواهد پذیرفت و در نتیجه درباره اطلاعات بیرونی
از علوم مختلف رایج در زمان خود و روش عملکرد و توانایی ایشان در باب اظهار و بیانات مسائل و
به طور مفصّل مطرح خواهد شد. « التفهیم » موضوعات در کتاب خود
یافته های تحقیق
روش علمی ابوریحان بیرونی
یکی از بزرگترین دانشمندان نوآور ایرانی ابوریحان بیرونی است که افکار تازه و ابداعات علمی زیادی
مهمترین جنبه شخصیت بیرونی، حقیقت جویی و دوری از تعصب و … را به جهان عرضه کرده است
پیروی کورکورانه از عقاید رایج است. به نظر وی تعصب چشمهای بینا را کور و گوشهای شنوا را کر
میکند و انسان را به کاری وامیدارد که خرد و دانش آن را گواهی ندهد.
) الباقیه، ترجمه: اکبر دانا سرشت، 1363همان کاری را که اروپاییان در انقلاب علمی و ادبی و بنیاد علوم و « به قول مرحوم علامه همایی)
معارف جدید در قرن شانزدهم میلادی کردند؛ ابوریحان در سده دهم میلادی کرده بود؛ به این معنی
که کلی مواریث قدیم را اعم از علوم عقلی یا نقلی، اول بار به دیده تردید و انکار مینگریست و آن را
در بوته عدم قبول میگذاشت تا خلاف آن به دلیل قاطع معلوم شود؛ یعنی تا وقتی که خود او شخصاً
بررسی و تحقیق عمیق نمیکرد مطلبی را نمیپذیرفت؛ اگر از مسائل عقلی نظری است دلیل ریاضی
و برهان منطقی میخواست و اگر از امور حسی است تجربه و شهود شخصی را به کار میبست و آنچه
نتیجه برهان قاطع عقلی و استقراء و تجربه حسی شهودی خود او بود همان را مدار ردّ و قبول و
مناط حکم امکان و امتناع قرار میداد؛ خواه با افکار و آرا دیگران موافق یا مخالف افتاده باشد
بوریحان محمد بن احمد البیرونی، الاثار الباقیه عن القرون الخالیه، ترجمه و تعلیق: پرویز اذکائی،
1380)
فعالیتهای علمی ابوریحان بیرونی
ابوریحان نخستین کسی است که ریاضی را در علوم طبیعی به کار برده و معتقد بوده است که در
طبیعیات مفاهیم و مسائل کلی باید با برهان ریاضی و مصادیق و جزییات از راه تجربه و استقرا اثبات
شود.(ابوریحان محمد بن احمد بیرونی خوارزمی، کتاب تحدید نهایات الاماکن تصحیح مسافات
المساکن، ترجمه احمد آرام، 1352 .در اینجا خلاصهوار به تعدادی از نوآوریهای ابوریحان اشاره می-
شود.)
. 1. تسطیح کره و ترسیم نقشههای جغرافیایی. 2. کشف چاه آرتزین 3. گاه شماری ایرانیان قدیم 4
. اختراع آلات رصدی 5. تاریخ تأسیس دولت ساسانی 6. حساب هندسی 7. خاصیت فیزیکی الماس 8
خاصیت زمرّد 9. داریوش و حفر کانال سوئز 10 . استفاده از خسوف ماه در اندازه گیری اختلاف طول.
11 . تعیین فاصله دو شهر از روی طول و عر های آن ها. 12 . اندازه گیری قطر زمین از انحطاط
افق. 13 . روش علمی اندازه گیری ارتفاع کوه. 14 . یافتن خط نصف النهار محلی. 15 . به دست دادن
های انواع فلزات. 16 .مقایسه اندازهگیری چگالی کانیها. » همبسته « وزن مخصوص اجسام و میزان
18 . اصل تسطیح کره و ترسیم نقشه های جغرافیایی 19 .چاه آرتزین ( علی رغم ادعای غربیان
در نسبت دادن این کشف به خود، ابوریحان در آثار الباقیه مفصلا به آن پرداخته) 20 . ترازوی
) ابوریحان که از دقیق ترین ترازوهای تاریخ علم است)همایی ، 1367
آثار ابوریحان بیرونی
آثار ابوریحان بیرونی مانند معاصر پرکار او ابوعلی سینا ، متعدد و مختلف و در موضوعات گوناگون
است علت این تنوع و وسعت اطلاعات او و همچنین تسلط وی برچند زبان است که بدو فرصت ورود
در موضوعات گوناگون میداد و یا قدرت آن را می بخشید که به منابع بیشتری در کار خویش مراجعه نماید. شماره مجموع کتاب ها و رسالاتی که ابوریحان تا شصت وپنج سالگی نوشت و ترجمه
آورده 113 کتاب بود که برخی از آن ها را هنوز استاد در « فهرست » کرد و صورت آن ها را در رساله
آن تاریخ باتمام نرسانیده یا پاکنویس نکرده بود. وی خود موضوعات 113 کتاب یاد شده را به ده
دسته تقسیم کرده است:
دسته اول: شروح و تفاسیر و تکمله ها و تهذیب هایی که برزیج های متقدمین نوشت یا جداول
نجومی یا کتاب هایی که در علم هیئت و علم وابسته به آن تدوین شد. دسته دوم: کتاب هایی که
درباره طول ها و عر های بلاد و سمت های قبله تالیف نمود. دسته سوم: تالیفات مربوط علم
حساب. دسته چهارم: آنچه در موضوع شعاعات و ممر نوشته شده . دسته پنجم : کتاب هایی که
موضوع آن ها آلات نجومی بود. دسته ششم: تصانیف مربوط به ازمنه و اوقات. دسته هفتم: آنچه
راجع به بحث در مسائل مختلف مربوط به عمل هیئت و اجرام علومی برده. دسته هشتم: تألیفاتی
درباره احکام نجوم. دسته نهم: قصص و حکایات. دسته دهم: عقاید و آرا و ادیان و مذاهب . (همایی
1367)
تحلیل آثار بیرونی
آثار بیرونی درباره ریاضی، اخترشناسی، فیزیک، گیاه شناسی، زمین شناسی، جغرافیا، کانی شناسی )
شناخت مواد معدنی ) و تاریخ و تقویم ملت هاست . بیرونی در آثار الباقیه، با دقت علمی، درباره
تقویم و گاهشماری عربی، فارسی، عبری و یونانی بحث کرده و رویدادهای سیاسی و اجتماعی را با
شرح تمدن ها و آداب و رسوم مردم در هم آمیخته است. بیرونی در این کتاب به بسیاری از باورهای
همگان درباره پدیده های طبیعی اشاره کرده و آن ها را از نظر علمی و تجربی مورد بررسی قرار داده
است برای نمونه مردم می گفتند که روز شانزدهم دی ماه هر سال همه آب های شور زمین به مدت
یک ساعت شیرین می شود بیرونی این باور مردم را رد کرده و نوشته است چنین چیزی ممکن
نیست ، خاصیت آب تنها بستگی به زمینی دارد که آب بر آن جاری است یا در آن انباشته شده
است.
بیرونی در همین کتاب ، نخستین بار علت پدید آمدن چاه ها و چشمه هایی را که آب از آن ها بالا
می جهد شرح داده است. دانشمندان غربی، قرن ها بعد به این موضوع پی بردند و درباره این گونه
چشمه ها و چاه ها ( چاه آرتزین ) توضیح علمی دادند. بیرونی در مدتی که در هند بود چند کتاب با
ارزش درباره ریاضی، فلسفه و پزشکی از سانسکریت به عربی ترجمه کرد، طول و عر جغرافیایی
بعضی از شهرها و مناطق مختلف هند را با روش اختراعی خود و استفاده از هندسه و مثلثات به
دست آورد. کتاب ” تحقیق ماللهند ” ، تألیف بیرونی جامع ترین کتاب عصر قدیم درباره تاریخ فلسفه
، سنت ها و اوضاع احتماعی هند است. کار بیرونی برای نوشتن این کتاب، بسیار دشوار بوده است. او
گذشته از آموختن زبان سانسکریت، کوشش بسیار در جمع آوری کتب هندیان کرد . دانشمندان هندی از ترس سپاه غزنوی رو نشان نمی دادند. بیرونی همه جا در جستجوی این
دانشمندان بود تا با آنها گفتگو کند، می خواست به یاری آن ها دشواری هایی را که در فهم نوشته
های بعضی از کتاب های هندیان برایش پیش آمده بود از میان بردارد، بیرونی درباره روش تألیف
ماللهند می نویسد : ” من کتاب را نوشتم بی آن که بهتان و نسبت دروغ بر هندیان ببندم. گفته ها و
عقیده های آن ها را نقل می کردم اگر این سخنان در نظر مسلمانان ناخوش بیاید به آن ها می گویم
که این عقیده آن هاست زیرا این کتاب کتاب بحث و ستیزه جویی نیست تا در آن به رد کردن
عقیده آن ها بپردازم، من می خواهم عقیده هندوان را چنان که هست بیان کنم و شباهت های آن را
با ملت های دیگر نشان بدهم . بیرونی در کتاب ماللهند منبع خبرها و کتاب هایی را که از آن ها
استفاده کرده است نام می برد و قسمتی از متن اصلی را در نوشته خود می آورد تا خواننده گفته او
را صحیح بداند . “
بیرونی در کتاب قانون مسعودی بسیاری از عقیده های گذشتگان را درباره نجوم بررسی کرد و
حرکت زمین به دور خورشید را امکان پذیر دانست، بر این اساس محیط کره زمین را اندازه گیری
کرد و نشان داد که پدیده هایی مانند شب و روز را با فر حرکت زمین به دور خورشید، می توان
توضیح داد، او نخستین دانشمند مشرق زمین است که درباره حرکت زمین به دور خورشید سخن
گفته است.
پژوهش درباره خاصیت روش استخراج و وزن مخصوص فلزها و سنگ های گرانبها از کارهای
برجسته این دانشمند است. بیرونی برای به دست آوردن وزن مخصوص فلزها و سنگ های گرانبها از
دستگاه هایی که بسیار استادانه ساخته شده بودند استفاده می کرد. با این دستگاه ها امکان داشت،
حجم آبی را که بر اثر انداختن جسمی در آن جابه جا می شود اندازه گرفت. بیرونی با این روش،
توانست وزن مخصوص هجده فلز و سنگ گرانبها را به دست بیاورد. وزن مخصوص هایی که بیرونی
به دست آورده بود به آنچه امروز دانشمندان به دست می آورند بسیار نزدیک است. مثلا بیرونی وزن
3 معین کرد. وزن مخصوص این مواد را / مخصوص طلا را نوزده و وزن مخصوص سنگ لاجورد را 91
3 معین کرده اند. بیرونی یک کتاب به زبان فارسی به نام ” التفهیم ”، / 19 و 91 / امروز به ترتیب 3
نوشته است در این کتاب برای همه اصطلاح های نجومی که در آن زمان به زبانی عربی بود، برابرهای
فارسی آورده است. بیرونی با نوشتن این کتاب راه را برای به کار گرفتن واژه ها و اصطلاح های علمی
در زبان فارسی باز کرد. او کوشید تا موضوع های دشوار دانش اختر شناسی را برای ایرانیانی که با
زبان عربی آشنا نبودند توضیح دهد. بیرونی در زمینه ادبیات و نقد علمی نیز استاد بود، برخی از آثار
محمدبن زکریای رازی دانشمند و پزشک ایرانی را بررسی و نقد کرد. شش داستان نوشته است که
یکی از آن ها افسانه عاشقانه وامق و عذرا بوده است این شش داستان که ریشه های هندی و ایرانی داشته اند امروز در دست نیستند ؛ البته بیرونی این نوع آثار خود را جدی نمی گرفت و آن ها را
نوعی سرگرمی می دانست .( صفا ، 1376 و همایی ، 1367 مقدمه التفهیم(
معرفی دانشمندان عصر ابوریحان بیرونی
ابوریحان با پانزده تن از علمای عصر خود ارتباط داشته که ما در این بخش از مقاله به معرفیشان
خواهیم پرداخت:
3 – بهنام بغدادی (427- 370 ق) 2- ابونصر منصور بن علی بن عراق ( 408 – -1 ابن سینا ) 428
)ابوالخیر خمار(قرن پنجم( وی طبیب دربار مامون خوارزمشاه بود. 4- ابوسهل مسیحی 5- ابوعبدالله
– ناتلی استاد ابن سینا 6- عبدالجلیل سجزی 7- ابوالوفائ محمد بن محمد جوزجانی ریاضیدان 8
ابومحمود حامد بن خضرخجند فوت به سال 390 ق 9- کوشیار گیلانی صاحب کتاب زیج جامع و
354 ق 12 – نظیف – مجمل الاصول 10 – ابوسهل بیژن بن رستم کوهی 11 – ابن هثم بصری ) 430
بن یمن یونانی 13 – ابوالفضل هروی 14 – قاضی ابوعلی حسن بن حارث حبوبی خوارزمی مولف کتاب
“الاستقصا” در حل مسائل جبر و مقابله 15 – ابوالجود محمد بن لیث سمرقندی فوت 400 ق که در
علم ریاضی مهارت داشت
نقد وبررسیکتاب التفهیم
نسخه های التفهیم
Chester قدیمیترین نسخه خطی متن عربی التفهیم (کتابت 573 ) در کتابخانه چستر بیتی
در ایرلند نگهداری میشود. نسخه مورَّخ 658 متعلق به کتابخانه کاما در بمبئی را Beatty Library
هم قدیمیترین دست نویس متن فارسی معرفی کردهاند، اما نسخه ای خطی مورَّخ 538 از این متن
فارسی در کتابخانه مجلس شورای اسلامی در تهران موجود است. متن عربی التفهیم را نخستین بار
در 1313 ش / 1934 رمزی رایت به صورت عکسی همراه ترجمه انگلیسی آن چاپ کرد. این چاپ
بر اساس نسخه خطی متن عربی مورخ 839 است که در کتابخانه موزه بریتانیا نگهداری میشود.
متن فارسی را جلال الدین همائی در 1318 ش با مقدمه و توضیحات مفصّل در تهران چاپ کرد. در
این چاپ، کتاب برای نخستین بار به پنج باب ( با احتساب بخش مربوط به اسطرلاب به عنوان باب
مستقل ) تقسیم شده اما چاپ عربی هیچ گونه تقسیم بندی بر اساس باب ندارد.در سال 1352 ش /
1973 ، عاصموف متن فارسی را به خط سیریل تاجیکی در شهر دوشنبه چاپ کرد. این چاپ، به
تقلید از چاپ جلال الدین همائی، به پنج باب تقسیم شدهاست. در 1354 ش / 1975 ترجمه روسی
روزنفلد و احمدافُ از التفهیم در تاشکند منتشر شد. در این چاپ هم از چاپ فارسی جلال الدین
همائی و هم از چاپ عربی استفاده شدهاست. التفهیم به ایتالیایی نیز ترجمه شده، ولی هنوز انتشار
نیافته است. تحقیقات زیادی نیز به زبان های مختلف درباره التفهیم انجام شده است که ضمن آن ها
بخش هایی از کتاب به آلمانی و روسی، پیش از انتشار ترجمه روزنفلد و احمدافُ، ترجمه شده است.
روش وشیوه کار ابوریحان در کتاب التفهیم
بر طریق پرسیدن و جواب دادن بر رویی که خوبتر بود و صورت « بیرونی خود گوید: التفهیم را
تنظیم کرده است. هر بند از این کتاب با پرسشی(از سوی دانشآموز فرضی)، آغاز » بستن آن آسانتر
میشود و با پاسخ استاد به پایان میرسد. ابوریحان تنها در گزینش ساختار پرسش و پاسخ، در همه
پاسخ های خود، جنبه خودآموز بودن کتاب را در نظر داشته است. مثلاً باب هندسه با آن که به
خوبی از مزایای ساختار و نظم موجود در کتاب اصول اقلیدس آگاه بوده، اصطلاحاتی چون نقطه،
خط، صفحه و جسم را با صورت و ترتیبی دیگرگون مطرح میکند که گر چه نمیتواند پایه یک
دستگاه ریاضی دقیق باشد، امّا برای نوآموزان ریاضیات بسیار ملموستر است. روش کلی بیرونی در
باب های مختلف التفهیم، شروع بحث از مباحث و مفاهیمی است که توضیح آن ها را برای رسیدن
33 ؛ برای موارد ، به مبحث احکام نجوم لازم دیده است، از جمله هندسه و عدد ( 1362 ش ، ص 3
دیگر رجوع کنید به همو، 1975 ، مقدمه روزنفلد و احمدافُ ، ص 8 10 ). اما این بحث ها در نهایت
اختصار و بدون ذکر تاریخچه و برهان ها بیان شده اند (همان مقدمه ، ص 9). در پاره ای موارد روش
بیرونی در بیان مطالب با روش دانشمندان پیش از او، به ویژه ریاضیدانان یونانی، متفاوت است؛ از
جمله هنگام تعریف عناصر هندسه، از تعریف جسم شروع می کند و به تعریف نقطه می رسد، حال
آن که اقلیدس از تعریف نقطه و سطح به تعریف جسم می رسد (قاسملو، فرید، 1392 ). این ترتیب،
بیانگر غلبه جنبه عملی و ملموس مفاهیم بر جنبه نظری و انتزاعی آن ها در التفهیم است. اما در
.) بخش های نجومی بیرونی کاملاً پیرو بطلمیوس است (همان مقدمه ، ص 13
بیرونی در التفهیم در موارد زیادی پیرو آرای دانشمندان پیش از خود بوده است، چه دانشمندان
یونانی که آثار آن ها به عربی ترجمه شده، چون ارشمیدس و بطلمیوس، و چه دانشمندان اسلامی
که از برخی از آن ها هم نام برده است. مثلاً جدول هایی که وی از تعداد و عِظَم (قدر) ستارگان به
دست داده و تعدادی که برای ستارگان صور فلکی نوشته است، با تعداد و قدر ستارگان بنا به رأی
بطلمیوس در مجسطی مطابقت می کند، هر چند اختلاف های کوچکی از این لحاظ بین متن فارسی
و مجسطی دیده می شود (ابوریحان بیرونی ، 1362 ش ، همانجا). در بعضی جاها نیز آرای او تازگی
، دارد؛ او نخستین دانشمند اسلامی است که به تعریف خطوط موازی پرداخته است (همو، 1975
مقدمه روزنفلد و احمدافُ ، ص 11 ). همچنین نقشه جهانی که در التفهیم ترسیم کرده است ( 1362
ش ، ص 169 ) ، اگرچه جزو نخستین نقشه های عالم اسلام نیست، بعضی نکات برای نخستین بار در
.) آن آمده است ( مقبول احمد، ص 80 81 و قاسملو، فرید، 1392
بیرونی در جاهای مختلف التفهیم به افراد یا کتاب هایی اشاره کرده است که می توان آن ها را از
209 ( و اربع ، منابع او دانست، که از همه مهم تر مجسطی (ابوریحان بیرونی ، 1362 ش ، ص 153
مقالات )همان ، ص 409 ( بطلمیوس است. وی از دیگر دانشمندان یونانی، اراتستن (ص 93 ، به صورت اراطس ) و ارشمیدس (ص 74 )، و نیز از دانشمند ناشناخته، هرمس، که هشتادوپنج باب
.) ]کتاب الاساس] به او منسوب است، نام برده است (ص 460
بخش هایی از متن کتاب
باب نخست: در هندسه
هندسه چیست؟دانستن اندازهها و چندی یک از دیگر و خاصیت صورتها و شکلها که اندر جسم
موجود است.
جسم چیست؟آن چیز است که یافته شود به بسودن و قائم بودن به تن خویش و جایگاه خویش
پُرکرده دارد و چیزی دیگر از آن که ماننده او بود، با وی اندر جایگاه او نتواند بودن.
باب دوم: در شمار
یکی چیست؟آن است که یگانگی بر او افتد و بدو نام زده شود. و از تمامی وی آن است که کمی و
بیشی نپذیرد و از حال خویش به ضرب و قسمت نگردد و اندر قوت همه عددهاست و همه خاصیت
های ایشان.عدد چیست؟ جمله ای است از یکها گرد آمده. و از این جهت یکی را از عدد بیرون
آوردند و گفتند که عدد نیست، زیرا که جمله نیست. زوج چیست؟
باب سوم: حالهای آسمان و زمین
فلک یکی است یا بیشتر؟ فلکها هشت گویاند یک بر دیگر پیچیده، همچون پیچیدن تویهای پیاز.
و خردترین فلکها آن است که به ما نزدیک تر است و ماه اندر او همیرود و همی برآید و فرود آید
تنها بیهنباز. و هر کرهای را مقداری است از ستبری. و ستاره او را از بهر آن دو بعد افتد، یکی در
دورترین و دیگر نزدیکترین. و کره دوم که زبر وی همیگردد، آن عطارد است. و سوم آن زهره است.
و چهارم آن آفتاب است. و پنجم آن مریخ. و ششم آن مشتری. و هفتم آن زحل. این گویهای هفت
ستاره روندهاند. و …
باب چهارم: در باب اسطرلاب
اسطرلاب چیست؟ این آلتی است یونانیان را، نامش اسطرلابون. و حمزه اصفهانی او را از پارسی
بیرون آورد که نامش ستاره یاب است. در این باب سوالاتی از قبیل: نام های خط ها اسطرلاب
کدامند؟ این رقم ها که بر پشت اسطرلاب بود چیست؟ چگونه دانسته آید آنچه از روز گذشته باشد؟
مطرح شد.
باب پنجم :احکام نجوم
باب پنجم طولانی ترین بخش کتاب است و به مسائلی چون: طبع و سرشت برج های گرم و سرد و
نر و ماده با ارائه جداول ، بحث روزی و شبی، برج های اندام بریده، برج ها مردم، بادها، برج های
تاریک، دلالت برج ها بر علت ها و بیماری ها و شهر و درخت و میوه و اندام انسان، مرتبه های نگریستن، مثلث ها، مربع ها و برج های سال، در حال های ستارگان، طبع های ستارگان، کار ساعات
،سال های کواکب، دریگان، راست و چپ بودن آفتاب، اتصال و انصراف، شهادت و مزاعمت، فرح
ستارگان، اقبال و ادبار، حصار، قبول و دفع، مرادفه، فتح باب، قوت و سستی، طریقت محترق و اقسام
علم نجوم می پردازد.
سبک شناختی کتاب التفهیم
کتاب التفهیم یکی از نوشتههای دانشی بسیار ارزشمند ایرانیان به زبان فارسی است که برخی از
ویژگیهای نوشتاری آن میتواند راهنمایی برای نگارش بهتر نوشتههای امروزی نیز باشد. در ادامه
برخی از ویژگیهای نوشتاری آن بیان میشود.
- کوتاهی جملهها و پرهیز از واژههای بینقش: بیشتر جملههای این کتاب کوتاه است و کمتر واژهی
بینقشی را در آن میتوان یافت. برای نمونه، مخروط را این گونه تعریف کرده است:”جسمی است که
قاعدة او دایره باشد یا شکلی دیگر، و از آنجا کمتر میشود تا نزدیک نقطه سپری شود. و او را ستونی
باشد قاعده آن مخروط. و آن ستون یکی باشد و سر مخروط مرکز آن دایره بود که بر بالا بود. اگر
ستون راست بود، مخروط او نیز راست بود. و اگر ستون کژ بود، مخروطش نیز کژ بود. و مخروط
همیشه سهیک ستونش باشد. و تیر او آن خط باشد که از سر او به مرکز قاعده آید. و پهلوش آن خط
راست است کز سر او به محیط قاعده آید.”
- آوردن یک فعل در چند جمله پشت سر یکدیگر حذف فعل را در نوشتههای ادبی مانند گلستان
بسیار میبینیم. برای نمونه، سعدی نوشته است:”شبی در کنج خلوت نشسته بودم و در بر اغیار
بسته.” اما در کتابهای علمی، مانند التفهیم، آوردن یک فعل در چند جمله پشت سر هم بسیار
دیده میشود. مانند: “و آنک میان جنوب و مغرب است، غربی جنوبی بود و آنک میان مغرب و شمال
است، غربی شمالی بود و آنک میان شمال و مشرق است، شرقی شمالی بود.”
- جمع بستن واژههای عربی به صورت فارسی :جمعهای عربی را بسیار کم به کار برده و از
نشانههای فارسی برای جمع بستن واژههای عربی بهره گرفته است. مانند:”عدد ناقص آن است که
جزوه اش جمله کنی از وی کم باشد.” نمونههای دیگر، شکل ها، اصل ها، عددها، برج ها، منزل ها،
حال ها، وقت ها، فلک ها، طریق ها، اثرها و فصل ها. این گونه جمع بستن به این دلیل انجام شده
که صیغههای جمع عربی برای فارسیزبانها چندان آشنا نبوده است و حتی گاهی جمعهای عربی را
نیز با نشانه جمع فارسی میآوردند تا جمع بودن آنها روشن شود. برای نمونه، در همین کتاب آمده
است:” و اما اجزاها که از او کمترند” یا “زیرا که همچون آغازی است دیگر اشکال ها را”.
- به کار بردن برابرهای فارسی واژههای عربی: بیرونی واژههای فارسی بسیاری در کتاب التفهیم
آورده و حتی زمانی که واژه عربی را به کار برده، آن را به شیوه فارسی و بدون در نظر گرفتن مذکر یا
مونث بودن، نوشته است. همچنین، در بسیاری از جاها برابرهای فارسی واژههای عربی را کنار واژههای تخصصی آورده است تا نوآموزان با مفهوم آن واژهها آشنا شوند و موضوع مورد نظر را بهتر
فرابگیرند. برای نمونه، هنگام معرفی صورتهای فلکی شمالی چنین نوشته است:”صورت نخستین
دب اصغر، ای خرس خرد. و صورت دوم دب اکبر، ای خرس بزرگ. و هر دو بر پایاند ایستاده و
دنبال کشیده. و صورت سوم تنین، به مار بزرگ و دراز به بسیار پیچش و گره ماننده و گرد بر گرد
قطب شمالی درآمده از قطبهای فلک البروج. و چهارم قیفاوس چون مردی با کلاه و بر یک زانو
نشسته و دو دست دراز کرده. و ششم صورت فکه او را نیز اکلیل خوانند، ای افسر. و عامه مردم او را
به کاسه یتیمان و مسکینان مانند کنند. و هفتم جاثی علی رکبتیه، ای زانو زده. و صورت تو همچون
نام اوست. و هشتم صورت لورا و آن چنگ رومی میباشد. ”
برخی برابرهای فارسی که در کتاب التفهیم آمده است:
آغازیدن(شروع کردن)، آماس(ورم)، آمده (حاصل شده)، آموختن (تعلم)، آمیختگی(ختلاط(،
شمار(حساب)، ستاره شمار(منجم)، اندیشیدن (تفکر)، وام (دین و غر) ، بالا و فرود(صعود و هبوط(،
بایستها(شروط)، باستانی(قدیم)، بد بزرگ(نحس اکبر)، بدخرد(نحس اصغر)، برابر(مساوی(،
برتر(عالیتر)، برج سخنگو(برج ناطق)، بسودن(لمس کردن)، بسیار پهلو(کثیر الاضلاع(،
بلندی(ارتفاع)، بهره(نصیب)، پاس داشتن(مراقبت)، پسین(آخرین)، پلیدی(نجاست)، پنجه(خمسه(،
پهلو(ضلع)، پیشین(قدیم)، پیکر(صورت و هیئت)، پهنا(عرض )، تابستانی(صیفی)، تابش(شعاع(،
تاوان(غرامت)، تربیع چپ(تربیع ایسر)، تربیع راست(تربیع ایمن)، تربیع ثانی(تربیع دوم(،
جای(مکان)، جایگاه(موضع)، جداکردن(تمیز دادن)، جشن(عید)، جفت(زوج)، جنبان(متحرك(،
چندی(کمیت)، چگونگی(کیفیت)، چهارپهلو(چهارضلعی)، خرچنگ(سرطان)، خرس بزرگ(دب اکبر(،
خوشه(سنبله)، درازا(طول)، دهگان(عشرات)، دین(شریعت) راستپای(متساوی الساقین(،
راستپهلو(متساوی الاضلاع)، راستزاویه(قائم الزاویه)، رگها(عروق)، روزگار(عهد)، رونده(سیاره(،
زاویه درونی(زاویه داخلی)، زاویه بیرونی(زاویه خارجی)، زاویه تیز(زاویه حاد)، زاویه گشاده (زاویه
منفرجه)، زردی(یرقان)، زمینلرز(زلزله)، زیانکار(ضرر کننده)، زیرین(سفلی و تحتانی)، ژرف(گود و
عمیق)، ژرفا(عمق)، ژرفنگر(عمیق النظر و پرفکر و پرمغز)، سپرز(طحال)، ستردنزایل کردن(،
سرشت(طبع)، سگ بزرگ(کلب اکبر) سهدیگر(سوم در عدد ترتیبی) ، ششپهلو(مسدس)، شکوه(جاه
و جلال(، شمار(حساب)، شمارگر(محاسب)، طاق(عدد فرد)، کاریز(قنات)، کرانه(ساحل(،
کژدم(عقرب)، کشت و درو(زرع و حصاد)، کمان(قوس)، گدازنده(مذاب)، گرفتگی(کسوف و خسوف(،
گرمابه(حمام)، گره(عقده)، گزیدن(اختیار کردن)، لاژورد(لاجورد)، مادینه(مونث)، مانندگی(شباهت(،
میان(وسط)، ناپالوده(ناخالص)، ناهموار(ناصاف)، نرینه(مذکر)، نزدیکی(قرب)، نیاز(احتیاج(،
نیاکان(اجداد)، همچند(مساوی). ( تحلیل نثر فارسیِ ابوریحان بیرونی و برخی از فواید لغوی التّفهیم، حاکمی، اسماعیل ( .
- آموزش دانسته های نو بر پایهی دانستیهای پیشین: آموزش گام به گام مفهومهای بنیادی بر پایه
آنچه که نوآموز آموخته است، در همه گفتارهای کتاب التفهیم دیده میشود. برای نمونه، گفتار
نخست را در نظر بگیرید که بخشهایی از آن پیشتر آمد. در آن گفتار، نخست هندسه را این گونه
به نوآموز شناسانده است:” دانستن اندازهها و چندی یک از دیگر و خاصیت صورتها و شکلها که
اندر جسم موجود است.” و چون هندسه را با ویژگیهای جسم تعریف کرده، در گام دوم به
شناساندن جسم پرداخته است. در گام سوم، بعدهای جسم را تعریف کرده و پس از معرفی شش
جهت، به سطح پرداخته است. آنگاه، نهایت سطح، یعنی خط، و نهایت خط، یعنی نقطه، را تعریف
کرده است. سپس، با خط و نقطه به تعریف زاویه پرداخته است. خلاصه، تعریفهای نو را بر پایه
تعریفهای پیشین بنا کرده است.(بیرونی، محمد بن احمد ابوریحان). التفهیم لاوائل الصناعه التنجیم.
تصحیح جلال الدین همایی، 1367
شیوه آموزشی سهل وآسان ابوریحان در کتاب التفهیم
بیرونی در آموزش این کتاب ابتدا در باب اول از جسم سه بعدی شروع می کند که برای کودکان
ملموس است و از تعریف این جسم، کودك را وامی دارد که در ذهن خود از این جسم سه بعدی
جسم دوبعدی را بگیرد و بعد هم به کمک حد از این سطح به خط برسد؛ و سر انجام از این خط
نقطه را بسازد. ما می بینیم که کودکی که این گونه با هندسه آشنا می شود برای فهم مسائل و
قضایای بعدی هندسه نیز توجه بیشتری خواهد داشت و به کمک چیزهای ملموس قادر به فهم
مسائل انتزاعی خواهد بود. می دانیم که نویسندگان ادبیات کودکان امروزه به این نتیجه رسیده اندکه
اگر شخصیت های داستان هایشان را هم سن وسال خوانندگان جوان این داستان ها انتخاب نمایند،
این خوانندگان به سبب هم ذات پنداری، با علاقه بیشتری به سراغ این داستان ها خواهند رفت و با
شوق فراوان آن ها را خواهند خواند. سؤال این است که آیا بیرونی نیز در نگارش و انتخاب یک
پرسش گر جوان از همین هدف پیروی می کرده است. دقیقاً چنین است و این کتاب برای
برانگخیتن نوجوانان به علم نوشته شده است. صرف نظر از ابوریحان بیرونی در جهان اسلام کسان
دیگری بوده اند که فلسفه را برای عموم مردم و مخصوصاً جوانان به شکل ساده در اختیار آنان قرار
می دادند. این گروه دانشمندان اخوان الصفا یا به تعبیر خود آن ها برادران صفا، فکر می کردند
جهل و خرافات مردم زمانشان را فراگرفته است و برای رهایی آن ها باید از فلسفه کمک خواست تا
مردم متعقّل شوند: اینان که نام و نشان خود را از مردم پنهان می کردند رسایلی تألیف کردند و
فلسفه را به زبان ساده بیان داشتند. این رسائل را بین مردم پخش کردند و عده ای را طرفدار خود
نمودند. البته در اینجا باید اشاره کرد که این اخوان در عقاید مذهبی مطابق فرقه اسماعلیه فکر می
کردند و به احتمال قوی اسماعیلی مذهب بودند. و عیب کار آن ها نیز دقیقاً در این بود که دین اسلام را با فلسفه یونانی مخلوط می کردند و همین التقاط بود که کار آن ها را خراب کرد. چرا که
دین و فلسفه نمی تواند مخلوط شوند. ساحت دین بالاتر از ساحت فلسفه است. هدف از آموزش
فلسفه به کودکان این نیست که کلاسی برای کودکان داشته باشیم و به این کودکان فلسفه های
ارسطو ، ابن سینا و دکارت را بیاموزیم که نتیجه ای نخواهیم گرفت. بلکه هدف آن است که کودکان
را با فلسفیدن یعنی فلسفی اندیشیدن آشنا کنیم. یعنی کاری کنیم که خود کودك پرسش گر باشد
و برای پرسش های خود دنبال پاسخ بگردد. این دنبال پاسخ بودن باعث می شود که از کتاب و معلم
استفاده جوید و بعد که پاسخ های متعددی دریافت کرد این پاسخ ها را کنار یکدیگر بگذارد و روی
هر یک تحلیل کند. این تحلیل باعث می شود که ذهن وی پاسخ ایده آل را انتخاب نماید. کودکی
که بدین گونه از ذهن خود استفاده کند تحلیل گر و منتقد خواهد بود. اگر بزرگ شود، قطعاً مسائل
فلسفی را خوب حلاجی می کند و خلاصه اگر فیلسوف به مفهوم واقعی آن هم نگردد، فلسفه شناس
) خوبی خواهد بود. )مصاحبه دکتر جعفر آقایانی چاوشی، 1390
ما می توانیم به خوبی احساس کنیم که کودکان ما به چنین آموزشی نیاز دارند زیرا آموزش فعلی در
ایران انباشتن حافظه از مطالب کتاب های درسی است. کودکان و یا نوجوانان برای موفقیت در
امتحانات به جای فهم درست آن ها این مطالب را طوطی وار حفظ می کنند. و بدین گونه از قدرت
تخیل و خلاقیت خود هیچ گونه بهره ای نمی برند و این باعث می شود که در مسائل علمی و فلسفی
انفعالی عمل کنند؛ یعنی جرأت اظهارنظر نداشته باشند و در مقابل حرف های بی اساس و غیرعلمی
واکنشی از خود بروز ندهند. و این وضعیت تا دوران دانشگاه و پس از آن نیز ادامه می یابد. بدین
گونه آموزش و پرورش، پول های کلانی خرج می کند بدون این که از آن بهره ای مناسب برده باشد.
تاثیرات کتاب التفهیم بر علوم دوره اسلامی
تأثیر متن های فارسی و عربی التفهیم بر علوم دوره اسلامی کاملاً متفاوت است. کتاب های عربی در
ریاضیات و نجوم و احکام نجوم و اسطرلاب پیش از التفهیم بسیار است (برای آگاهی از آن ها رجوع
کنید به سزگین ، ج 5، ص 215 374 ، ج 6، ص 122 260 ، ج 7، ص 98 188 )، اما متن های
فارسی باقی مانده در باره این دانش ها نادر است؛ ازین رو در بخش های مختلف ریاضیات و علوم
وابسته به آن التفهیم را باید قدیم ترین متن فارسی موجود دانست. التفهیم محلّ توجه بسیاری از
دانشمندان و ستاره شناسان پس از بیرونی قرار گرفت و نام آن یا عباراتی از آن به بسیاری از کتاب
های علمی راه یافت. از جمله شهمردان بن ابی الخیر (شهمردان رازی ) در روضه المنجمین (ص
77 )، که کمتر از نیم قرن پس از التفهیم نوشته، از آن یاد کرده است. محمدبن مسعود زَکی غزنوی
در کفایه التعلیم فی صناعۀ التنجیم، که آن را کاملاً مطابق الگوی التفهیم نوشته است، و نیز
فخررازی در حدائق الانوار، از این کتاب نام برده اند؛ اگرچه آنان اشکال هایی هم به التفهیم داشته اند
)برای آگاهی از این اشکال ها رجوع کنید به ابوریحان بیرونی ، 1362 ش ، مقدمه همائی ، ص مطنو). مقاله سوم از چهار مقاله نظامی عروضی (ص 87 ) نیز با نقل عباراتی از التفهیم آغاز شده است .
بین بخشی از التفهیم ( 1362 ش ، ص 21 23 ) که درباره نسبت بین اعداد است، با بخشی از میزان
الحکمه عبدالرحمان خازنی (همان ، ص 141 143 ) نیز شباهت هایی وجود دارد، اما معلوم نیست
که خازنی این بخش را از التفهیم گرفته باشد. بیش از همه، یاقوت حموی از بیرونی و التفهیم یاد
کرده است؛ وی در چند باب نخست معجم البلدان علاوه بر ذکر نام کتاب (ج 1، ص 43 )، پاره هایی
.) از آن را عیناً نقل کرده است )مثلاً رجوع کنید به ج 1، ص 20
کهنترین کتاب فارسی در علم ریاضیات و نجوم
نام کامل کتاب “اَلتَّفْهیمُ لأَوائِلِ صَناعَۀِ التَّنْجیم” است. این کتاب به زبان فارسی و از ابوریحان
بیرونیکی از دانشوران سرشناس گیتی است. التفهیم، نخستین و مهمّ ترین کتاب فارسی، ویژه
دانشهای؛ اختر شناسی، هندسه و حساب است که در آغاز سده پنجم نگاشته شده است. ابوریحان
این کتاب را سال 420 قمری برای ریحانه، دختر حسین خوارزمی نوشته است. در این کتاب وی
کوشیده است تا آن جا که ممکن است از واژگان موجود فارسی استفاده کند. غالب این واژگان،
اصطلاحاتی است که از اواخر روزگار ساسانی در اخترشناسی و ریاضیات وجود داشته است، مانند:
به معنی قسمت و بخش . » بهره « و » بهر « ، برای حالت امتلاء نور قمر » پُر ماهی « یا » پُری «
نتیجهگیری
362 قمری/ – کتاب التفهیم لاوائل صناعه التنجیم نوشتهی ابوریحان محمد بن احمد بیرونی ( 440
351-429 خورشیدی)، آموزش دانستنیهای پایه اخترشناسی به نوآموزان است که بیرونی آن را در
سال 420 هجری قمری برای ریحانه بنت الحسین یا بنت الحسن خوارزمی نگاشته است. هویت
ریحانه روشن نیست و به نظر میرسد دختری خیالی و نماینده همه نوآموزانی باشد که در آغاز راه
فراگیری دانش هستند. التفهیم به شیوه کتابی خودآموز در چارچوب پرسش و پاسخ کوتاه نوشته
شده است. بیرونی در آغاز کتاب هدف از نگارش و شیوه نگارش آن را چنین بیان کرده است:
“دانستن صورت عالم و چگونگی نهاد آسمان و زمین و آنچه به میان این هر دو است از روی شنیدن
و به تقلید گرفتن همچون چیزهای سخت سودمند است اندر پیشه نجوم ازیراك گوش به نامها و
لفظها که منجمان بهکار دارند خو کند و صورت بستن معانی آن آسان گردد تا چون علتها و
حجتهای آن باز آید و آنرا به حقیقت خواهد تا بداند از اندیشه و فکرت آسوده بود و رنج آن از هر
دو سو بر او گرد نیاید. و این یادگار همچنین کردم مر ریحانه بنت الحسین الخوارزمی( بنت الحسن
الخوارزمیه) را که خواهنده او بود بر طریق پرسش و جواب دادن بر رویی که خوب تر بود و صورت
بستن آن آسان تر و ابتدا کردم به هندسه پس به شمار پس به صورت عالم پس به احکام نجوم
ازیراك مردم نام منجمی را سزاوار نشود تا این چهار علم را به تمامی نداند.”
همانگونه که بیرونی گفته است، کتاب با گفتاری پیرامون هندسه آغاز میشود و سپس به
شمار(حساب) میپردازد. گفتار سوم پیرامون حالهای آسمان و زمین، با فصلهایی پیرامون سیارهها
و ستارهها، خشکیها و دریاها، ماه و سال و گاهشماری، است. گفتار چهارم پیرامون اسطرلاب است.
پس از این پیشنیازها به گفتار پنجم میرسیم که پیرامون قانونهای اخترشناسی است. بیرونی در
آغاز گفتار پنجم، به پیشنیاز بودن گفتارهای پیشین برای فراگیری این قانونها اشاره میکند و
چنین میگوید:”چون بدین جا رسیدیم و اشارت کردیم به سخنانی که به علم عدد و هندسه رود و
آگاهی دادیم از چگونگی افلاك و راه نمودیم به دانستن تقویم و بهکار داشتن اسطرلاب وز آن
بپرداختیم، وقت آمد که نیز سخنانی که میان منجمان رود اندر احکام نجوم بجای آریم که قصد
پرسنده این بود. و نزدیک بیشترین مردمان احکام نجوم ثمره علم های ریاضی است. هر چند که
اعتقاد ما اندرین ثمره و اندرین صناعت ماننده اعتقاد کمترین مردمان است.”
منابع :
- آقابزرگ طهرانی؛ ابوریحان بیرونی، فهرست کتاب های رازی و نام های کتاب های بیرونی،
تصحیح و ترجمه و تعلیق از مهدی محقق، تهران 1366 ش ؛
- آقایانی چاوشی، دکتر جعفر( 1390 ) کتابی برای ریحانه- یکشنبه بیستم آذر .
- -همو، کتاب التَّفهیم لِأَوائلِ صناعۀ التَّنجیم، چاپ جلال الدین همائی، تهران 1362 ش ؛
. • ابوریحان بیرونی، آثار الباقیه، ترجمه: اکبر دانا سرشت، تهران، امیرکبیر، 1363
- ابوریحان محمد بن احمد البیرونی، الاثار الباقیه عن القرون الخالیه، ترجمه و تعلیق: پرویز اذکائی،
. تهران، مرکز نشر میراث مکتوب، 1380
- ابوریحان محمد بن احمد بیرونی خوارزمی، کتاب تحدید نهایات الاماکن تصحیح مسافات
. المساکن، ترجمه احمد آرام، تهران، دانشگاه تهران، 1352
- ابیریحان محمد بن احمد البیرونی، کتاب الجماهر فی معرفۀ الجواهر، بیروت، عالم الکتب، بیتا.
- ابوریحان بیرونی، ، التفهیم، روایت فارسی، به کوشش جلال الدین همایی، تهران، 1351 ش؛
- انوشه، حسن(به سرپرستی). دانشنامه ادب فارسی: ادب فارسی در آسیای میانه. چاپ اول(ویراست
. دوم). تهران: سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1380
- ابوالقاسم قربانی ، تحقیقی در آثار ریاضی ابوریحان بیرونی: تحریری نوین از بیرونی نامه، تهران
1374 ش؛
- احمد منزوی، فهرستواره کتاب های فارسی، تهران 1374 ش ؛ احمدبن عمرنظامی،
چهارمقاله،چاپ محمد قزوینی و محمد معین ، تهران 1333 ش ؛
؛ • حاجی خلیفه؛ عبدالرحمان خازنی ، کتاب میزان الحکمه، حیدرآباد دکن 1359
- حاکمی، اسماعیل، تحلیل نثر فارسیِ ابوریحان بیرونی و برخی از فواید لغوی التّفهیم،
ترجمه عبدالحسین آذرنگ، در تاریخچه جغرافیا در ،» نقشه جغرافیایی « ، • س . مقبول احمد
تمدن اسلامی، تهران: بنیاد دایرة المعارف اسلامی ، 1368 ش ؛
- شه مردان بن ابی الخیر( 1368 )، روضه المنجمین، چ تصویری، به کوشش جلیل اخوان زنجانی،
تهران،
- صفا، ذبیح الله ( 1376 ) احوال و آثار ابوریحان بیرونی، نشر فردوس، تهران.
در دانشنامه زبان و ادب فارسی، به سرپرستی اسماعیل » ابوریحان بیرونی «( • قاسملو، فرید) 1384
سعادت، تهران، فرهنگستان زبان و ادب فارسی.
- -قربانی، ابو القاسم، بیرونی نامه، تهران، 1353 ش؛
- قطان مروزی، حسن، کیهانشناخت، چ تصویری، به کوشش محمود مرعشی نجفی، تهران،
1379 ش؛
- فخرالدین رازی( 1382 )، جامع العلوم، به کوشش علی آل داود، تهران،
در دانشنامه جهان اسلام، ج 5، زیر نظر: «(بیرونی )زندگی » (• کلیفورد ادموند بازورث ) 1385
. غلامعلی حدادعادل، تهران، بنیاد دائره المعارف اسلامی، 9
- مسعود سعد سلمان( 1318 )، دیوان، به کوشش رشید یاسمی، تهران،
- نظامی عروضی، احمد، چهار مقاله، به کوشش محمد معین،
- همایی، جلال الدّین،( 1367 ) مقدمّه بر التّفهیم؛ تهران: نشر هما.
در دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج 13 ، زیرنظر: کاظم بجنوردی، تهران، « بیرونی » ، • یونس کرامتی
. مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی، 1383