نقش زنان در علم در ایران باستان
در دل تاریخ کهن ایران، درخشش زنان دانشمند و فرهیخته، گواهی بر جایگاه والای آنان در عرصه علم و دانش است. اگرچه نام و یاد بسیاری از این زنان در گذر زمان به فراموشی سپرده شده، اما شواهد تاریخی نشان از حضور فعال و تأثیرگذار آنان در حوزههای مختلف علمی دارد.
در ایران باستان، زنان نه تنها در امور خانهداری و تربیت فرزندان، بلکه در زمینههای پزشکی، داروسازی، نجوم، ریاضیات و حتی مهندسی نیز فعالیت داشتند. آنان با بهرهگیری از دانش بومی و تجربیات خود، به درمان بیماران، پیشبینی رویدادهای نجومی، محاسبات ریاضی و حتی طراحی و ساخت بناهای مهم میپرداختند.
یکی از نمونههای بارز نقش زنان در علم در ایران باستان، آرتمیس، پزشک و داروساز دربار هخامنشی است. او با دانش عمیق خود در زمینه گیاهان دارویی و روشهای درمانی، به درمان بسیاری از بیماران میپرداخت و حتی در برخی از منابع تاریخی، از او به عنوان “پزشک دربار” یاد شده است.
همچنین، در برخی از کتیبههای باستانی، به نام زنانی اشاره شده است که در ساخت بناهای مهمی مانند تخت جمشید و پاسارگاد مشارکت داشتهاند. این زنان، با دانش خود در زمینه مهندسی و معماری، به طراحی و ساخت این بناهای باشکوه کمک کردهاند و نام خود را در تاریخ جاودانه ساختهاند.
در دورههای بعدی، با ورود اسلام به ایران، زنان همچنان به فعالیتهای علمی خود ادامه دادند. در این دوره، زنان دانشمند و فرهیختهای مانند رابعه عدویه، بانو فاطمه زهرا و بانو زینب کبری، با دانش عمیق خود در زمینههای مختلف، به عنوان الگوهای علمی و اخلاقی برای جامعه شناخته میشدند.
با وجود محدودیتهای اجتماعی و فرهنگی، زنان در ایران باستان توانستند با تلاش و پشتکار خود، به جایگاه والایی در عرصه علم و دانش دست یابند. این زنان، با شکستن مرزهای جنسیتی و اجتماعی، الگویی برای نسلهای آینده شدند و نشان دادند که زنان نیز میتوانند در کنار مردان، در پیشرفت علم و دانش نقش داشته باشند.
امروزه، با وجود پیشرفتهای چشمگیر در زمینه برابری جنسیتی، همچنان نیازمند یادآوری و تجلیل از نقش زنان در علم در ایران باستان هستیم. این یادآوری، نه تنها به عنوان ادای احترام به این زنان دانشمند و فرهیخته، بلکه به عنوان الگویی برای نسلهای آینده نیز اهمیت دارد.